هیات فاطمیون سفیر الحسین (ع) آبادان

هیاتی به وسعت کهکشان
هیات  فاطمیون سفیر الحسین (ع) آبادان

به هیات خودتان خوش آمدید فرشی از گل نثار قدومتان باد التماس دعا

پیوندهای روزانه

رحمت واسعه خدا بر نبی اکرم(ص)

دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۹ ب.ظ

حضرت خدیجه، رحمتی از رحمات واسعه خدا بر پیامبر بود

نوشتاری از آیت‌الله صافی درباره شخصیت والای حضرت خدیجه
آیا همسری غیرازخدیجه این استعداد را دارا بود که دعوت تاریخی شوهرش را وقتی ازغارحرا آمد، باایمان قوی و آغوش بازومهروعطوفت استقبال کند، بی آن که در راستی او واینکه خدا او را تنها نخواهد گذاشت، شکی دردل راه بدهد؟
خدیجه علیها السلام نمونه برجسته کمال، نبوغ،‌ فهم و بینش بود که همانند آن را در میان مردان و زنان، کمتر می‌توان یافت، و عفت، نجابت، طهارت، سخاوت،‌حسن معاشرت، صمیمیت،‌مهر و وفا از جمله صفات برجسته او بود. در جاهلیت خدیجه را طاهره و سیده‌ نساء قریش می‌خواندند و در اسلام، یکی از چهار بانویی که بر همه بانوان بهشت فضیلت و برتری دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمند و عزیزش، هیچ بانوئی این مقام و فضیلت را نیافت. او برای رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم نعمتی بزرگ،‌و رحمتی از رحمات واسعه خداوند متعال بود.

همسر خردمند بهترین آرامش بخش قلب مرد است
برای مرد، به ویژه مردی که بیرون خانه و در اجتماع به فعالیت‌های بزرگ مشغول بوده و مقاصد عظیم داشته باشد و عهده‌دار پیکار و جهاد بوده و مورد یورش مخالفان و هجوم دشمنان باشد، بهترین آرامش دهنده قلب و روح و نگهبان پایداری و رفع کننده خستگی و ناراحتی، همسر هوشیار و خردمند و مهربان و دلسوز است.
اگر مردی در خارج از خانه با دشمنان گرم پیکار گشته و به حمله‌‌های وحشیانه، استهزاء، ‌سرزنش و اذیت و آزار مردم گرفتار گردد و در منزل نیز با همسری نادان و بدخو و ترسو، ضعیف و شماتت‌گر، روبرو شود که او را ازکار و هدف وی و پیمودن راهی که مدنظر اوست باز دارد و او را سرزنش کند و به ترک دعوا و تسلیم شدن به دشمنان وادار نماید،‌از اینکه هر روز شوهرش مورد شتم و استهزای جاهلان قرار می‌گیرد، خسته و ناخشنود باشد و در پی حل مشکلات همسر خویش برنیاید، بی شک مشکلات و دشواری‌های آن مرد، دو چندان خواهد شد.  پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آورنده بزرگ‌ترین رسالت آسمانی، از طرف خدا مأمور بودکه با خرافات و مظاهر شرک و بت‌پرستی و ستمگری و محرومیت توده‌های ضعیف و فقر و جهل و نادانی، فساد فحشا و آنچه رذایل بود،‌مبارزه و با گردنکشان،‌مشرکان و بت‌پرستان متعصب، رؤسای قبایل و سران استثمار،‌با عادات و ادیان باطل و تعصبات کورکورانه جهاد کند.

اگر خدیجه از پیامبر می‌خواست تا از دعوت خویش دست بردارد...
مشرکان،‌همه توان و قدرت خویش از جمله: شجاعان پیلتن و مردافکن، ‌شعرای دشنام ده و ناسزاگو، ‌اراذل و اوباش،‌زن مرد، خویش و بیگانه،‌را برای مبارزه با اهداف آن حضرت بسیج کردند ‌و تا آنجا که می‌توانستند او و چندتن از یارانش را اذیت کردند، می‌زدند، رنج داده، ناسزا می‌گفتند، سر راهش را با خار و خاشاک می‌بستند، در حال نماز و پرستش به او توهین کرده و روابط خود را با او و یارانش قطع نمودند. طعام و خوار و بار را در اختیار او و کسان و پیروانش قرار نمی‌دادند و در کل، محیط خارج، علیه پیامبر صلی‌الله علیه و آل و سلم به پیکار و نبرد بر خاسته بود و همه مشرکان با دعوت و رسالتش مخالفت می‌نمودند.
با وجود این همه دشمن و موانع و مشکلات،‌اگر در میان همه این دشمنان، پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم هر روز وقتی به خانه می‌آمد، باچهره گرفته و معترض همسرش، آن هم همسری که سیده زنان قریش و دارای آن شخصیت و صاحب آن همه ثروت و مکنت بود،‌ روبرو می‌شد که از راه دلسوزی و ترحم و یا اعتراض، از او می‌خواست تا از دعوت خویش دست بردارد و خود را مورد این همه اهانت و استهزاء قرار ندهد، در چه وضع عجیب و دشواری قرار می‌گرفت؟!
اگر آن همسر محترم که ثروت کم‌نظیر خودش را در اختیار شوهر قرار داده بود تا در راه خدا و دستگیری از فقیران انفاق کند،‌ پیشنهاد می‌داد که مناسب است با قوم و قبیله‌ات که حاضرند تو را امیر و پادشاه خود قرار دهند، سازش کنی و با دین و روش آنها کاری نداشته باشی و زندگی آرام و راحت ما را به یک زندگی سرشار از حادثه و نگرانی تبدیل ننمایی، پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم چگونه او را قانع می‌ساخت؟ و چه کسی توانایی مرهم گذاشتن بر جراحات روح و جسم آن حضرت را داشت؟

فقط خدیجه سلام الله علیها چنین بود...
بی‌شک سراسر زندگی پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم از داخل و خارج خانه، فشار و مانع و سختی می‌شد. ولی لطف خدا دریچه‌های قلب خدیجه را چنان به سوی درک حقانیت دعوت اسلام باز کرد و آن چنان دلش را نورانی و سرشار از معرفت و حکمت گردانیده بود که هرگز پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم با چنان منظره اسفناک، در داخل خانه روبرو نشد. دکتر «بنت الشاطی» می‌گوید: آیا همسری غیر از خدیجه این استعداد را دارا بود که دعوت تاریخی شوهرش را وقتی از غار حرا آمد، باایمان قوی و آغوش باز و مهر و عطوفت استقبال کند، بی آن که در راستی او و اینکه خداوند او را تنها نخواهد گذاشت، شکی در دل راه بدهد؟
آیا جز خدیجه، هیچ بانوی ثروتمندی که در ناز و نعمت و آسایش و احترام زیسته، می‌توانست با کمال رضایت و خرسندی از زندگی اشرافی، اموال بسیار و عزت و توانگری چشم بپوشد، تا در دشوارترین لحظات زندگی کنار همسرش بایستد و او را در بلایا و مشکلات موجود در راه تحقق هدفی که به حقانیت آن ایمان داشت، یاری کند، حاشا و کلا! فقط خدیجه چنین بود و زنان دیگر چون او نیستند، مگر آنکه در طبقه و رتبه او باشد."(1)

خدا به جای محبت مردم مکه، خدیجه را به رسولش داد!
خداوند به جای شهر مکه، مردم مکه و مهر و محبت آنها و استقبال ایشان از دعوت به توحید خدیجه را به پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم عطا کرد‌و او هنگامی که حضرت به خانه می‌آمد، به استقبال وی می‌شتافت و از حال وی پرسش می‌کرد و از او دلجویی می‌نمود و رحمت و نصرت و لطف خدا را به یاد او آورده،‌گرد وغبار را از چهره درخشانش می‌شست، و ملالت آزار قوم را با تسلاهای گرم از دلش می‌زدود.
«ابن اسحاق» می‌گوید: سخنی از قوم در رد و تکذیب،‌که موجب اندوه و آزردگی فکر و خاطرش شود، نمی‌شنید، مگر آن که خدا آن اندوه را به واسطه خدیجه برطرف می‌ساخت. خدیجه سنگینی سخنان سخت را بر او سبک می‌کرد و او را تصدیق می‌نمود. و رفتار و جسارت‌های مردم را بی‌ارزش و بی‌اهمیت می‌شمرد.
آری،‌خدیجه نخستین زنی بود که دین اسلام را پذیرفت و با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نماز خواند، و جز علی‌بن ابی طالب علیه‌السلام - که همواره پیش و بعد از بعثت، ملازم و پیرو پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم بود و از راه و روش پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم لحظه‌ای جدا نشد - کسی از بندگان خدا سابقه اسلام او را ندارد.
خدیجه با دور اندیشی و افکار حکیمانه، خردمندی و حدس صائبی که داشت، دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را پذیرفت، وسوابق نیکو و درخشان رسول خدا صلی الله علیه آله و سلم و اخلاق و صداقت و راستگویی و امانتداری،‌یاری ضعفا و دستگیری از فقرا، تواضع، قناعت و ایثار و بخشش و مهمان نوازی و سایر صفات پسندیده آن حضرت، همه درنظر خدیجه - آن زن آزموده حکیمه - مجسم بود، و می‌دانست آن سوابق عالی و ملکوتی، در چنان محیط تاریک و پر از فساد و تباهی از علایم نبوت است.

خدیجه نیز از آزار مشرکان بی‌نصیب نماند
خدیجه، پبامیر صلی الله علیه و آله و سلم را به خوبی شناخته بود و دریافته بود که او از باطل پرهیز دارد و از دروغ بیراز است.
بنابراین خدیجه در پذیرفتن اسلام،‌هیچ گونه صبر و تردیدی نکرد، و از‌ همان قدم اول، یار و مددکار پیامبر صلی‌الله علیه و آل و سلم شد و ثروت و اموال خود را برای یاری دین خدا،‌در اختیار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قرار داد. خدیجه نیز چون پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم از آزار مشرکان و بت‌پرستان بی‌نصیب نماند، زن‌ها از او کناره گرفته و رفت و آمد با او را قطع کردند، به او زخم زبان می‌زدند و سخنان درشت می‌گفتند، حتی در هنگام زایمان به کمک او نمی‌آمدند و او را تنها می‌گذاشتند.
اما خدیجه،‌ آیند‌ه‌‌ای را می‌دید که دیگران نمی‌دیدند. او می‌دانست دین محمد حق است، و طولی نخواهد کشید که پرستش خدای یگانه،‌جای پرستش بت‌ها را خواهد گرفت‌و خدا پیامبرش را یاری می‌کند و روز به روز بر شهرتش افزوده می‌شود.
آری،‌خدیجه در اسلام مقامی یافت که از میان بانوان، جز دخترش - که سیده نساء عالمین است - کسی به آن مقام و افتخار دست نیافت‌و خدا نسل پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم را از چنین بانویی قرار داد. پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم در عین نشاط جوانی، در سن بیست و پنج سالگی با خدیجه که چهل سال از عمر خویش را پشت سرگذاشته بود،‌ازدواج کرد. و حدود بیست و چهار سال،‌خدیجه چراغ خانه پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم و انیس و غمخوار او بود و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تا خدیجه زنده بود، یعنی تا سن پنجاه سالگی خودش و شصت و پنج سالگی خدیجه، زن دیگری اختیار نکرد. بعد از خدیجه هم اگر چه به اقتضای حکمت‌ها و مصالحی، زن‌های متعددی گرفت، ولی هیچ یک از آنها جای خدیجه را نگرفتند و فراقی راکه از فقدان خدیجه در خانه رسول خدا صلی‌ الله علیه و آله و سلم پیدا شد، پر نکردند، و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از آنها صاحب فرزندی نشد و نسل او از خدیجه باقی ماند.

پیامبر پس از وفات خدیجه، هرگز او را فراموش نکرد
پیامبر صلی‌‌الله علیه و آله و سلم خدیجه را فراموش نکرده و از اخلاق و صفات او یاد می‌فرمود، به کسانی که با او آشنا و دوست بودند، احسان و لطف می‌کرد.
«عایشه »می‌گوید: بر احدی از زن‌های پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم آن قدر غیرت نورزیدم که بر خدیجه غیرت ورزیدم. برای اینکه پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم بسیار از او یاد می‌فرمود و اگر گوسفندی ذبح می‌شد، از آن برای دوستان خدیجه می‌فرستاد.(2) و نیز از او نقل شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از خانه بیرون نمی‌رفت، مگر آنکه که خدیجه را یاد می‌کرد و بر او به خوبی و نیکی مدح و ثنا می‌فرمود. «انس بن مالک» روایت کرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بهترین زنان عالم مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد صلی‌ الله علیه و آله و سلم هستند.(4)
از «ابن عباس» روایت شده که پیامبر صلی الله علیه و آل و سلم چهارخط در زمین کشید و فرمود: آیا می‌دانید این چیست؟ عرض کردند: خدا و رسول خدا داناتر است. پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: فاضلترین زنان بهشت،‌خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم - همسر فرعون - می‌باشد(5) در سیره ابن هشام روایت کرده که: جبرییل خدمت رسول خدا آمد و گفت: خدیجه را از طرف خدا سلام برسان. پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود:
یا خدیجه هذا جبریل، یقرئک السلام من ربک. فقالت خدیجه: الله السلام و منه السلام، و علی جبریل السلام(6)
و به روایت دیگر، ‌خدیجه فرمود: ان الله هو السلام و علی جبریل السلام، و علیک السلام و رحمه الله و برکاته".(7) یکی از مزایای خدیجه این بود که همواره پیش از بعثت و بعد از بعثت، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تعظیم می‌کرد و سخنش را تصدیق می‌نمود. فضایل خدیجه و کرایم اخلاق او بسیار است که قلم ناتوان امثال بنده توان بیان آن را ندارد.
سلام الله علیها و علی بعلها رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم علی ابنتها سیده نساء العالمین و علی صهرها علی امیرالمؤمنین وسیدالمسلمین و علی ابنائها الائمه الطاهرین.

پی نوشت‌ها:
1. اهل‌البیت - توفیق ابوعلم، ص 102، ترجمه نقل به معنی.
2. اسدالغابه،‌ج5،‌ص 436و کتب دیگر.
3. همان.
4. اسدالغابه، ج5، ص 437، الاستیعاب، بهامش الاصابه، ج4، ص 284 و 285.
5. همان.
6. کشف الغمه،‌ج 2، ص 124،‌ای خدیجه، این جبرئیل است که از جانب پروردگارت به تو سلام می‌فرستد، پس خدیجه عرض کرد: "خداوند، سلام است، و هر سلامی از اوست و بر جبرئیل سلام باد".
7. کشف الغمه،‌ج2ف ص 124، خداوند، سلام است و بر جبرئیل و بر تو سلام و رحمت و برکات خدا باد.
*خدیجه در دشوار ترین لحظات زندگی در کنار همسرش پیامبر خدا(ص) بود و در بلایا و مشکلات موجود او را یاری می‌کرد. او زنی با فهم و بینش، سخاوت، نجابت، حسن معاشرت، و مهر و وفا و صمیمت بود
*خدیجه سنگینی سخنان سخت را بر پیامبر خدا سبک می‌کرد و او را تصدیق می‌نمود و رفتار و جسارت‌های مردم را بی‌ارزش و بی‌اهمیت می‌شمرد.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۱۶
حاج سید محمد رضا هاشمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی