هیات فاطمیون سفیر الحسین (ع) آبادان

هیاتی به وسعت کهکشان
هیات  فاطمیون سفیر الحسین (ع) آبادان

به هیات خودتان خوش آمدید فرشی از گل نثار قدومتان باد التماس دعا

پیوندهای روزانه

عهد حضرت خدیجه(س)‌ در هنگام وفات با اسماء در مورد شب عروسی فاطمه(س)


اسماء گفت: هنگامى که خدیجه وفات کرد گریه مى‏نمود، به او گفتم: تو سرور زنان دو عالم هستى و گریه مى‏کنى؟ تو همسر رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم هستى که پیامبر با زبان خودش به تو وعده بهشت داده است ولى گریه مى‏کنى؟ گفت: چرا گریه نکنم در حالى که هر دخترى در شب زفافش نیاز به زنى دارد که مراقبش باشد و بدون سر و صدا نیازهایش را برآورده کند و من مى‏ترسم فاطمه بزرگ شود و چنین کسى را نداشته باشد. و من به او اطمینان دادم: اى خاتون من! بر ذمّه من این عهد باشد که اگر تا آن زمان زنده بودم، آن چه را که یک مادر براى دخترش انجام مى‏دهد انجام دهم. پس هنگامى که رسول خدا به زنان دستور داد تا از منزل فاطمه خارج شوند من ماندم، و فرداى آن روز که رسول خدا نزد على و فاطمه آمده بود مرا دید و پرسید: تو کیستى؟ گفتم: اسماء. فرمود: مگر نگفته بودم که از منزل فاطمه خارج شوید؟
گفتم: پدر و مادرم به فدایت! گفته بودى، و من نیز قصد تخلّف از فرمان شما را نداشتم، ولى با همسرتان خدیجه فلان عهد و پیمان را داشتم. وقتى پیامبر داستان عهد و پیمان مرا با خدیجه شنید، گریست و براى من دعا کرد.
متن عربی:
قَالَ عَلِیُّ بْنُ عِیسَى وَ حَدَّثَنِی السَّیِّدُ جَلَالُ الدِّینِ عَبْدُ الْحَمِیدِ بْنُ فَخَّارٍ الْمُوسَوِیُّ بِمَا هَذَا مَعْنَاهُ وَ رُبَّمَا اخْتُلِفَ الْأَلْفَاظُ قَالَ قَالَتْ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ هَذِهِ حَضَرَتْ وَفَاةُ خَدِیجَةَ ع فَبَکَتْ فَقُلْتُ أَ تَبْکِینَ وَ أَنْتِ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَنْتِ زَوْجَةُ النَّبِیِّ ص مُبَشَّرَةٌ عَلَى لِسَانِهِ بِالْجَنَّةِ فَقَالَتْ مَا لِهَذَا بَکَیْتُ وَ لَکِنَّ الْمَرْأَةَ لَیْلَةَ زِفَافِهَا لَا بُدَّ لَهَا مِنِ امْرَأَةٍ تُفْضِی إِلَیْهَا بِسِرِّهَا وَ تَسْتَعِینُ بِهَا عَلَى حَوَائِجِهَا وَ فَاطِمَةُ حَدِیثَةُ عَهْدٍ بِصِبًا وَ أَخَافُ أَنْ لَا یَکُونَ لَهَا مَنْ یَتَوَلَّى أَمْرَهَا حِینَئِذٍ فَقُلْتُ یَا سَیِّدَتِی لَکِ عَلَیَّ عَهْدُ اللَّهِ إِنْ بَقِیتُ إِلَى ذَلِکِ الْوَقْتِ أَنْ أَقُومَ مَقَامَکِ فِی هَذَا الْأَمْرِ فَلَمَّا کَانَتْ تِلْکَ اللَّیْلَةُ وَ جَاءَ النَّبِیُّ ص أَمَرَ النِّسَاءَ فَخَرَجْنَ وَ بَقِیتُ فَلَمَّا أَرَادَ الْخُرُوجَ رَأَى سَوَادِی فَقَالَ مَنْ أَنْتِ فَقُلْتُ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ فَقَالَ أَ لَمْ آمُرْکِ أَنْ تَخْرُجِی فَقُلْتُ بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی وَ مَا قَصَدْتُ خِلَافَکَ وَ لَکِنِّی أَعْطَیْتُ خَدِیجَةَ عَهْداً وَ حَدَّثْتُهُ فَبَکَى فَقَالَ بِاللَّهِ لِهَذَا وَقَفْتِ فَقُلْتُ نَعَمْ وَ اللَّهِ فَدَعَا لِی‏.
-------------------------------------------------------------------
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏43    138   
زندگانى حضرت زهرا علیها السلام(روحانى)،536،ترجمه: .....  ص : 534
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۳ ، ۲۱:۴۱
حاج سید محمد رضا هاشمی